مردم را از جنگ موهوم ميترسانند که به ترسوترها رأي بدهند!/ از برخي صلحطلبيهاي سياسيون بوي جنگ به مشام ميرسد/ صلحي که به دنبالش جنگ باشد صلح نيست؛ خيانت است! / فاطمه(س) داشت مردم مدينه را از يک ترس موهوم نجات ميداد؛ ترس از قاطعيت علي(ع)/ فاطمه(س) در راه فعاليت سياسي به شهادت رسيد؛ نه در راه مادري يا نماز!/ ما چقدر از فاطمه(س) پيروي ميکنيم؟
شناسنامه:
مکان: مشهد مقدس، حرم رضوي
زمان: 95/12/28
پناهيان: خواهش ميکنم مقام حضرت زهرا(س) را در حد يک کار مادرانه يا عبادت زاهدانه پايين نياوريم! ببينيم که حضرت زهرا(س) آبروي خودشان را صرف چه کردند؟ آيا در راه مادري کردن به شهادت رسيدند؟ در راه نماز خواندن به شهادت رسيدند؟ يا در راه فعاليت سياسي به شهادت رسيدند؟
حجتالاسلام و المسلمين عليرضا پناهيان، به مناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در حرم رضوي با موضوع «سياستورزي فاطمي» به سخنراني پرداخت، که در ادامه فرازهايي از اين سخنراني را ميخوانيد:
قسمت اول: حضرت زهرا(س) شهيد «فعاليت سياسي» براي انتخاب «اصلح»
مهربانبودن حضرت زهرا(س) را ميتوان از سياسي بودن ايشان درک کرد
مهمترين دليلي که نشان ميدهد فاطمه زهرا(س) در اوج مهرباني هستند، اين است که فاطمه مرضيه(س) بسيار سياسي بودند! دو سخنراني مهم از ايشان نقل شده است که هردو سخنراني سرشار از مباحث سياسي است.
ايشان که مادر امت است، و براي امت اسلامي جان داده است، طبيعتاً دغدغهاي بيش از ديگران براي وضع سياسي جامعه دارد.
ما ميتوانيم مهربانبودن حضرت زهرا(س) را از سياسي بودن ايشان درک کنيم. نهتنها ايشان سياسي بودند، در راه مسائل سياسي جامعه، جان خود را فدا کردند! نهتنها جان فدا کردند، که از جان مهمتر؛ «آبرو» گذاشتند و از آبروي خود براي مسائل سياسي گذشتند!
مردم علت قيام و بيتابي حضرت زهرا(س) را درک نميکردند؛ سياستورزي ايشان پيچيده بود
اگر حضرت زهرا(س) براي ما اسوه هستند-که عليالقاعده بايد باشند- پس ما هم بايد به اندازه مادرمان فاطمه زهرا(س) دغدغه سياسي داشته باشيم!
البته سياستورزي حضرت زهرا(س) بسيار پيچيده بود! عادي نيست که هنوز يک ماه از رحلت پيامبر(ص) نگذشته بود، صداي ناله دختر پيغمبر(ص) در مدينه بلند بشود اما هيچکس بهکمک ايشان نيايد؛ از بس که ايشان در عرصه بسيار پيچيده سياسي، وارد شده بودند.
امام حسين(ع) 72 يار پيدا کردند، و بعد از شهادتشان هم تعداد زيادي منتقم پيدا کردند؛ چون وضعيت قيام ايشان خيلي روشنتر بود، حرکت سياسي امام حسين(ع) در مقابل يزيد شرابخوار و بوزينهبازي بود که ميگفت: «اصلاً وحياي نازل نشده است!» (لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَل؛ احتجاج/2/307)
اما درگيري حضرت زهرا(س) با وضعيتي بود که نميتوانستند کامل براي مردم توضيح بدهند، شرايط خيلي پيچيده بود و سياستورزي حضرت زهرا(س) هم پيچيده بود. برخي ميگفتند: «حالا که طوري نشده، زياد هم فرقي نميکند! اگر از يک جهت ديگر نگاه کنيد، اينطوري هم ميشود پذيرفت!» يعني علت اين قيام و بيتابي حضرت زهرا(س) را درک نميکردند!
حضرت زهرا(س) براي موضوعي حرکت کردند که ما نوعاً حرکت نميکنيم! ايشان براي موضوعي حرکت کردند که اگر ما حرکت کنيم، امام زمانمان ميآيد! حرکت حضرت زهرا(س) براي اين بود که اوج ولايتمداري را ميخواستند. ايشان ميخواستند «اصلح» بر موقعيت و مسند سياسي جامعه بنشيند!
اينهمه در مسئولين ولايتگريزي صورت ميگيرد، ولي آيا کسي عليهشان فرياد ميزند؟
ايشان چهل شبانه روز، درِ خانه مهاجرين و انصار را زدند (ثُمَّ خَرَجَتْ وَ حَمَلَهَا عَلِيٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَيْهِ کِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي بُيُوتِ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ؛ اختصاص/ 184) ولي معلوم نيست ما براي انتخاباتمان چنين حرکتي بکنيم و چنين اهتمامي را داشته باشيم. ما-که آبرويي مثل حضرت زهرا(س) نداريم ولي- آيا حاضريم چهل روز درِ خانه سران جامعه را بزنيم و آنها را يک به يک براي دفاع از حق و دفاع از ولايت دعوت کنيم؟
حضرت زهرا(س) هرگز بياحترامي به ولايت را برنميتافتند و فرياد ميکشيدند، چون وقتي به ولايت بياحترامي شد نتيجهاش وضع رقت بار مردم در زمان بنياميه شد، ولي الان بين ما، چقدر کساني در اين حد و اندازهها(حتي در بين علمايمان) هستند که حاضر باشند اينطوري فرياد بکشند و از آبروي خود خرج کنند!
اينهمه در مسئولين ولايتگريزي صورت ميگيرد، آيا کسي عليهشان فرياد ميزند؟ آيا بزرگان جامعه برآشفته ميشوند تا ببينند يک کسي دارد از امر ولايت تخطي ميکند؟ نه؛ آرام مينشينند و نگاه ميکنند و اسير مصلحتها هستند. آنوقت چه ضربههايي ناشي از اين بيتوجهي به اوامر ولايي نصيب جامعه ميشود!
آيا جرأت ميکنيم دقيقاً توصيف کنيم که فاطمه زهرا(س) چگونه در عرصه سياست حاضر شدند؟!
حضرت زهرا(س) اقدامات سياسي فوقالعاده مهم و پيچيدهاي انجام دادند که ما بهراحتي نميتوانيم به اين اقدامات تأسي کنيم؛ سخت است و هزينه دارد. البته ما راحت ميتوانيم به نمازهاي حضرت زهرا(س) تأسي کنيم، يا به تسبيح حضرت زهرا(س) بپردازيم، يا راحت ميتوانيم به حجابشان بپردازيم، يا به خانوادهداريشان بپردازيم. ميتوانيم عصمت حضرت زهرا(س) را از نظر کلامي و اعتقادي ثابت کنيم، ولي آيا به سياستورزي ايشان هم ميپردازيم؟ آيا جرأت ميکنيم دقيقاً توصيف کنيم که فاطمه زهرا(س) چگونه در عرصه سياست حاضر شدند؟! اگر اينرا تبيين کنيم، مردم يقه خود ما را ميگيرند که چرا شما اينگونه وارد عرصه سياست نميشويد تا از ولايت دفاع کنيد؟!
فاطمه زهرا(س)-در ماجراي فدک- تمام آبروي خودشان را گذاشتند تا امر پيغمبر(ص) به زمين نيفتد و بياحترامي به امر پيغمبر نشود! و الّا شما ميدانيد که فاطمه زهرا(س) اهل دنيا نبودند، اهل باغ نبودند! هرچه هم از باغ فدک به ايشان ميرسيد، به فقرا ميدادند. همان وقتي که باغ هم در اختيارشان بود، فقيرانه زندگي ميکردند.
اگر ايشان ماجراي فدک را مطرح ميکرد، براي اين بود که به امر رسول خدا(ص) بياحترامي نشود، براي اينکه نشان بدهد اين کساني که جاي عليبنابيطالب(ع) هستند، اوامر ولايي را دقيق رعايت نميکنند! آيا ما حاضر هستيم عليه هرکسي که دقيق اوامر ولايي را رعايت نکند قيام کنيم؛ مانند قيام حضرت زهرا(س)؟
حضرت زهرا(س) در راه فعاليت سياسي به شهادت رسيد؛ نه در راه مادري کردن يا نماز خواندن
خواهش ميکنم مقام حضرت زهرا(س) را-که حساسترين اقدامات سياسي تاريخ اسلام را انجام دادند- در حد يک کار مادرانه يا يک عبادت زاهدانه يا يک معنويت فردي پايين نياوريم! همه اين مردم به حضرت زهرا(س) علاقه دارند ولي بايد ببينيم حضرت زهرا(س) آبروي خودشان را صرف چه کردند؟ آيا در راه مادري کردن به شهادت رسيدند؟ در راه نماز خواندن به شهادت رسيدند؟ در راه قرآن خواندن به شهادت رسيدند؟ يا در راه فعاليت سياسي به شهادت رسيدند؟
بيترديد برجستهترين ويژگي حضرت زهرا(س) ويژگي سياسي ايشان است. دو خطبه بلند و بسيار مهم از ايشان بهجا مانده است که اصليترين بحث در اين خطبهها، بحث سياسي است!
چرا مردم در اين فعاليت سياسي با حضرت زهرا(س) همراهي نکردند؟/ سياست با سادگي جور درنميآيد!
چرا مردم در اين فعاليت سياسي با حضرت زهرا(س) همراهي نکردند؟ چون سياست يک امر پيچيده است و اگر مردم «سطحي» باشند، نميفهمند؛ سياست با سادگي و سطحي بودن جور درنميآيد!
حضرت زهرا(س) در بخشي از خطبه خود فرمودند: شتر خلافت باردار شده است و براي شما فرزندي جز جنايت و بدبختي نخواهد بهدنيا آورد! شما از اين شتر، شير نخواهيد دوشيد، خون خواهيد نوشيد! (أَمَا لَعَمْرِي لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَيْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا مِلْءَ الْقَعْبِ دَماً عَبِيطاً وَ ذُعَافاً مُبِيدا؛ احتجاج طبرسي/1/109) يعني نتيجه اين وضعي که شما الان درست کردهايد، خونريزيها خواهد شد. اما کسي سخن ايشان را باور نميکرد!
قسمت دوم: حضرت زهرا(س) سعي کرد مردم را از يک ترس موهوم نجات دهد/ جنگ نتيجه ضعفي است که سياسيون ترسو نشان ميدهند!
تحميل جنگ به يک جامعه نتيجه ضعفي است که سياسيون ترسو در مقابل قدرتهاي جنايتکار نشان ميدهند
اگر مردم نخواهند آينده دور را ببينند، طبيعتاً از سياست سر درنميآورند؛ سياست يعني پيچيدگي! در امور سياسي آدم بايد آينده دور را نگاه کند. مثلاً اگر شما پيش دشمن رفتيد و با او مذاکره کرديد و کمي ضعف از خودتان نشان داديد، بايد بدانيد که در آينده، جنگ انتظار شما را خواهد کشيد! تحميل جنگ به يک جامعه نتيجه ضعفي است که سياسيون در مقابل قدرتهاي جنايتکار نشان ميدهند.
اگر اوائل انقلاب امثال نهضت آزاديها و مليگراها و ليبرالها در اين کشور حاکم نبودند، جنگ به ما تحميل نميشد! اگر دشمنان ما ضعف برخي از سياسيون ما را در ميل به مذاکره و پايان جنگ نميديدند، هواپيماي مسافري ما را نميزدند و شهرهاي ما را با بمب شيميايي نميزدند! اگر ضعف برخي از سياسيون ما و خيانت آنها-که نمونهاش در فتنه 88 اتفاق افتاد- نبود، اين تحريمها به ما تحميل نميشد.
از برخي صلحطلبيهاي سياسيون بوي جنگ به مشام ميرسد/ صلحي که به دنبالش جنگ باشد صلح نيست؛ خيانت است
اين تحريمها عمدتاً از دولت سازندگي آغاز شد، اگر دشمنان، ضعف سياسي سياسيون ما را نميديدند اصلاً اين تحريمها بعد از جنگ اينقدر عليه ما رشد نميکرد! بله؛ مسائل سياسي پيچيده است!
از برخي صلحطلبيهاي سياسيون بوي جنگ و خونريزي به مشام ميرسد! اين سنت تاريخ است؛ اگر سياسي باشي اينرا ميفهمي! و مردم مدينه چون اين حرفهاي حضرت زهرا(س) را نميفهميدند، ايشان را تنها گذاشتند. ميگفتند: يا فاطمه! بگذار الان اوضاع آرام باشد! حضرت فاطمه(س) ميفرمود: اين آرامش نيست! آرامشي که به دنبالش بدبختي و جنايتکاري باشد، آرامش نيست! صلحي که به دنبالش جنگ باشد صلح نيست؛ خيانت است! اينها معناي حرفهاي حضرت زهرا(س) است.
حضرت زهرا(س) داشت مردم را از يک ترس موهوم نجات ميداد؛ ترس از قاطعيت علي(ع)!
حضرت زهرا(س) بهطور آشکار از عليبنابيطالب(ع) دفاع کرد اما تنها ماند. ايشان ميفرمود: چرا کينه علي(ع) را به دل گرفتند؟ «وَ مَا نَقَمُوا مِنْ أَبِي الحَسَنٍ نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَکِيرَ سَيْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ...؛ معانيالاخبار/355؛ امالي طوسي/375)
ديگران قاطعيت عليبنابيطالب(ع) را بهانه قرار دادند که از علي(ع)-که اصلح بود- بگذرند و حضرت زهرا(س) ميفرمود: از علي(ع) نترسيد، اين قاطعيت او در عدالت به نفع شماست...
حضرت زهرا(ع) داشت مردم مدينه را از يک ترس موهوم-يعني ترس از قاطعيت و عدالت عليبنابيطالب(ع)- نجات ميداد که ايشان را به شهادت رساندند! حضرت زهرا(س) به مردم ميفرمود: اين قاطعيت علي(ع) به نفع شماست! ولي ايشان تنها ماند و مردم مدينه با او همراهي نکردند!
با ترس از لشکر موهوم يزيد، مردم را از ياري حسين(ع) بازداشتند و به جنگ با حسين(ع) واداشتند!
در زمان اباعبداللهالحسين(ع) هم مردم را از لشکر موهوم يزيد ترساندند و گفتند که اگر به ياري حسين(ع) بشتابيد، يزيد با لشکريانش دارد آماده حرکت ميشود! در حالي که اساساً دروغ بود. با ترس از لشکريان يزيد، مردم را از ياري امام حسين(ع) بازداشتند و عليه امام حسين(ع) واداشتند!
امام حسين(ع) در روز عاشورا حداقل ميتوانست دو هزار تا سرباز داشته باشد-يعني افرادي که بعداً در راه انتقام خون حسين(ع) کشته شدند- ولي اينها چرا در روز عاشورا نرفتند به امام حسين(ع) کمک کنند؟! چون از يک جنگ احتمالي ترسيدند!
برخي از سياستمداران، ملت ما را از يک جنگ موهوم ميترسانند!
همين الان دارند ملت ما را از يک جنگ موهوم ميترسانند! ميگويند: «اين ترامپ، چيزي نميفهمد و ميخواهد حمله کند!» درحالي که اگر آمريکاييها توانايي حمله به ما را داشتند تا حالا هزار بار حمله کرده بودند!
اگر شما بپذيريد که «بايد از ترامپ ترسيد!» آنوقت چه اتفاقي ميافتد؟ آيا صلح برقرار ميشود يا اينکه بدتر به جنگ نابودکننده کشيده خواهيد شد؟
رسماً برخي از سياستمداران با کمال وقاحت، ميخواهند مردم را از جنگ بترسانند. براي چه ميخواهند از جنگ بترسانند؟ براي اينکه شما سراغ کساني برويد که ترسوتر هستند و به آنها رأي بدهيد!
برو.. شهريار...
ما را در سایت برو.. شهريار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5vzmcd بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 27 ارديبهشت 1396 ساعت: 21:10